هوش هیجانی، کلید زندگی شادتر
انسان در عصر حاضر نمیداند برای رسیدن به شادی و شادکامی باید به کجا پناه ببرد. آیا باید شادی را در ثروت پیدا کند یا تحصیل؟ آیا این شادی در اجتماع و جامعه است یا خانواده؟ آیا شادی مبنای ژنتیکی دارد یا از محیط کسب میشود؟ چرا در برخی جوامع شادکامی بیشتر از جوامع دیگر است؟ و بالاخره شادمانی را در چه چیزی و چگونه میتوان پیدا کرد؟
پژوهشهای مختلف به این اشاره دارد که شادی به سنجش درونی رضایت از زندگی و سطوح بالایی از هیجانات مثبت بستگی دارد. به عبارت دیگر، شادکامی مجموعهای از هیجانات و گونهای از ارزیابی شناختی مثبت از کیفیت زندگی افراد است. انسانهای شاد از ویژگیهای مثبتی برخوردار هستند که باعث کنترل بیشتر آنان بر موقعیتهای زندگی میگردد.
حال برای کمک به فراهم آوردن شرایطی بهتر برای زندگی شاد فرزندانمان چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟ چه مواردی را میتوانیم تغییر دهیم؟ گاه شاهد این هستیم که افرادی با هوشبهر بالا، در زندگی شاد نبوده و عملکرد خوبی نیز ندارند و یا کسانی که هوشبهر متوسطی دارند، از شادکامی و حتی عملکرد بهتری برخوردار هستند. اغلب اوقات، این تفاوت ناشی از تفاوت در هوش هیجانی آنهاست.
از آنجایی که ما روزانه با هیجانات زیادی در ارتباط هستیم، پژوهشها نیز ثابت کرده است که از جمله مسائلی که در بهبود امید به زندگی و شادکامی افراد تاثیر مستقیم دارد، هوش هیجانی است و سازگاری افراد نیز بستگی به ظرفیتهای هیجانیشان دارد. هوش هیجانی که به نظر دنیل گلمن نیز بهترین پیش بینی کننده موفقیت در زندگی افراد میباشد، طیف گستردهای از تواناییهای مربوط به فهم و درک هیجانات، کنترل آنها، و سازگاری با محیط میباشد.
نکته مثبت و قابل توجه مسئله اینجاست که هوش هیجانی مفهومی است یادگیری پذیر و برخلاف هوشبهر، که در طول زندگی سطح آن تقریبا ثابت و ایستا است، هوش هیجانی توسعه پذیر است و از کودکی (توسط والدین) تا بزرگسالی میتواند رشد کند. بار- اُن هوش هیجانی را مشتمل بر ۵ مؤلفه میداند که شامل هوش هیجانی درون فردی، هوش هیجانی میان فردی، مدیریت استرس، سازگاری و خلق و خوی عمومی است.
مهارتهای درون فردی (Intrapersonal skills)
این حیطه دارای ۵ خرده مقیاس میباشد که شامل ابراز وجود (جرئت ورزی)، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی-عاطفی، عزت نفس و استقلال است. افرادی که مهارتهای درون فردی بیشتری دارند، با عواطف خود در تماس هستند و در بیان کردن باورها و عقاید خود قوی و با اطمینان هستند. توانایی درون فردی بالا در افرادی مانند بازاریابان، ورزشکاران و دانش آموزان باعث احساس مثبت و موفقیت آنان میگردد.
مهارتهای میان فردی (Interpersonal skills)
این حیطه دارای سه خرده مقیاس مسئولیت پذیری اجتماعی، روابط بین فردی و همدلی است. افرادی که مهارتهای بین فردی بالاتری دارند، در تعامل با دیگران و کارهای گروهی خوب هستند. مهارتهای بین فردی خصوصا برای کسانی که به فعالیتهای تیمی و گروهی میپردازند از اهمیت بالاتری برخوردار است.
مدیریت استرس (Stress management)
Adsاین حیطه دو مؤلفه تحمل استرس و کنترل تکانه را شامل میشود. افرادی که کنترل تکانه و تحمل تنیدگی بالایی دارند در شرایط تحت فشار روانی بهتر عمل کرده و بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهند یا از آن اجتناب کنند، قادر به مدیریت شرایط استرسزا میباشند. همین امر سبب میشود که این افراد توانایی حفظ کیفیت عملکرد خود در شرایط اضطراب برانگیزی مانند رقابتهای ورزشی یا شغلهای پر تنش را داشته باشند.
سازگاری (Adaptability)
این حیطه سه خرده مقیاس آزمون واقعیت، انعطاف پذیری و حل مسئله را در بر میگیرد. این زمینه بیانگر توانایی فرد در کنار آمدن موفقیت آمیز با موقعیتهای دشوار و شرایط گوناگون محیطی میباشد. افرادی که سازگاری و سازش پذیری بالایی دارند، واقعگرایی، انعطافپذیری عمومی، توانایی درک موقعیتهای دشوار و صلاحیت لازم برای پیدا کردن راه حلهای خوب در مقابله با مشکلات روزمره را نشان میدهند.
خلق و خوی عمومی (General mood)
این حیطه شامل دو خرده مقیاس خوش بینی و شادمانی میباشد و دید فرد را نسبت به زندگی، احساس رضایتخاطر همه جانبه و توانایی او در لذت بردن از زندگی اندازه میگیرد. توانایی بالا در این مؤلفه نشان دهنده افرادی است که امیدوار، مثبت، بشاش و خوشبین بوده و چگونگی لذت بردن از زندگی را میدانند. این صفت به طور خاص، همانطور که در تعامل با دیگران یک جزء اصلی میباشد؛ همچنین یک ویژگی انگیزشی مؤثر در تحمل فشار و حل مسئله است.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم هوش هیجانی از متغیرهای اصلی در تبیین شادکامی و بهبود عملکرد افراد شناخته شده است. اما با این وجود، هیچگاه نمیتوانیم هوش هیجانی را جایگزین «دانش و آگاهی»، «توانمندی» و «مهارتهای حرفهای» کنیم بلکه با افزایش هوش هیجانی میتوانیم در کسب این موارد فعالانهتر عمل کرده و در موقعیتهای مختلف به شکل بهینهتری از آنها استفاده کنیم. به عبارت دیگر، هوش هیجانی شاید شرط کافی برای زندگی شاد نباشد، اما شرط لازم هست.
Adsمنابع
ف. معتمدی، ا. بهپژوه، م. شکوهی یکتا، غ. افروز و ب. بناب. "اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر مؤلفههای سازگاری اجتماعی دختران نوجوان تک والدی با مشکلات هیجانی و رفتاری". مجله دانش و پژوهش در روانشناسی، ۱۴۰۰.
م. وطن دوست. "نقش واسطهای تابآوری و رفتارهای سلامت در رابطه هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی". پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۸.
ف. موسوی، ف. حیدری و ش. عظیمی. "ارتباط هوش هیجانی و سلامت روانی با سازگاری اجتماعی دانشجویان ورزشکار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه". مجله مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، ۱۳۹۷.
ر. پاشا و ف. گل شکوه. "تاثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی عاطفی دانش آموزان دارای اختلالات هیجانی و رفتاری". مجله مطالعات ناتوانی، ۱۳۹۶.
K. Karevanbrojerdi, S. Zomorodi & T. Aghajani hashchin. “Effectiveness Management Training in Improving the Adolescents' Emotional Intelligence and Ego-Identity”. Bi-Quarterly Journal of studies and psychological news in adolescents and youth, 2021.
R. Bar-on. “The bar-on model of emotional social intelligence”. special issue on emotional intelligence, Journal of psychology, 2005.
M. Argyle & J. Crossland. “Dimensions of positive emotions”. British Journal of Social Psychology, 1987.