قانون جذب چیست؟
قانون جذب بزرگترین و قدرتمندترین قانون در نظام هستی است که توسط آن میتوانیم به دریایی از امکانات بیانتها دست یابیم. معنای کلی قانون جذب این است که مشابهها در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت. به عبارت سادهتر، در مورد ما انسانها قانون جذب بدین معنی است که به هر چه توجه کنیم آن چیز را به زندگی خود دعوت میکنیم. صرفنظر از اینکه چه دین و مذهب و آیینی و چه ملیتی داریم و اینکه قانون جذب را باور داریم یا نه، لحظه لحظهی زندگی در حال فراخواندن تمام چیزهای خوب یا بد به سمت خود هستیم. البته در نظام هستی چیزی به نام بد وجود ندارد و هر چه هست خیر مطلق از جانب فرمانروای هستی است که بر ما وارد میشود و به رشد ما کمک میکند.
ما به این جهان آمدهایم تا رشد کنیم و به کمال برسیم. قانون جذب قانونی است که از جانب خداوند وضع شده تا به کمال ما کمک کند. بدین معنی که وقتی مثلا به چیزهایی فکر میکنیم که آنها را نمیخواهیم در واقع به طور غیرمستقیم به جهان هستی، میگوییم که در این زمینه من نیاز دارم رشد کنم. دقیقا مانند دانشآموزی که در یکی از درسهای خود نمره قبولی نمیآورد و ضروری است تا مجددا آن درس را مطالعه کرده و امتحان بدهد. ما هم وقتی به چیزهای منفی و ناخواسته فکر میکنیم به طور تلویحی و غیر مستقیم بیان میکنیم، که من در این زمینه کمبود دارم.
قانون جذب از قدرت ذهن ما استفاده میکند تا آنچه را که در افکار ماست و آنچه را که احساس میکنیم، به واقعیت تبدیل کند. اگر بر غم و اندوه متمرکز شویم در آن فرو خواهیم رفت. اگر بر شادی و سپاسگذاری و اهداف و خواستههای واقع خود متمرکز باشیم به اراده مطلق خداوند تمام هستی دست به دست هم خواهند داد تا ما را به آن اهداف و خواستهها برسانند.
قانون جذب میگوید، کاری نیست در دنیا که شما قادر به انجامش نباشید. خواستهای نیست در دنیا که شما از رسیدن به آن ناتوان باشید. همه چیز با اتکا به نیروهای درونی ما که منشاء آنها خداوند متعال است، قابل دستیابی است. قانون جذب رازی است که بعضی از افراد نسبت به آن آگاه هستند و از قدرت آن استفاده میکنند. در مقابل بسیاری از افراد آن را قبول ندارند و علت قبول نداشتن این افراد این است که فکر می کنند گزارههای موجود در این قانون به لحاظ علمی قابل اثبات نیستند. اما همانطور که همه میدانیم علم، امروزه در یافتن پاسخ به بسیاری از سوالات دنیا ضعیف و ناتوان است و مخصوصا در زمینه قانون جذب ما از ابزارهای و دستگاههای بسیار پیشرفته برای سنجش افکار و احساسات و ارتعاشاتی که به جهان هستی ارسال میشود برخوردار نیستیم، هر چند که پیشرفتهای جزئی در کشورهای غربی برای ساخت چنین ابزارهایی ایجاد شده، اما هنوز علم ما در این زمینه کامل نیست و نیاز به پیشرفت بیشتر داریم. شاید به همین دلیل است که مطالب ژرف این قانون عظیم، عنوان روانشناسی زرد خوانده میشود. باید به طرز با اهمیتی خاطر نشان شود که اثبات این قانون بر عهده علم روانشناسی نیست که بخواهیم از آن به عنوان روانشناسی زرد نام ببریم. در واقع علم روانشناسی، علم مطالعه رفتار قابل مشاهده انسان میباشد. به صورت دادهای کمی و عددی، نه ارتعاشات و انرژی ساتع شده از افکار و احساسات. اثبات قانون جذب در حوزه علم عظیم کوانتوم است. بنابراین بهتر است که با خیالی راحت از قانون جذب در موفقیتهای خود استفاده کنیم.
خوشبختانه کشف اینکه قانون جذب در موفقیتهای ما و زندگی ما تاثیر صددرصدی دارد، باید دلیل بزرگی برای شادی ما باشد! چرا که در این صورت میتوانیم مسئولیت صددرصد حوادث و تجربیات زندگی خود را بپذیریم و به جای اینکه دیگران را مسبب بدبختیها و شکستهای خود قلمداد کنیم، خود به طور فعال و قدرتمند وارد صحنه شده و زندگی خود را خلق کنیم.
اثرات قانون جذب در موفقیت
قانون جذب، امکانهای بیانتهایی در مسیر ما قرار میدهد و در این زمینه با هیچ محدودیتی روبه رو نیست. هر چه از محدودیت سخن بگوییم در واقع وارد محدوده ذهن منطقی شدهایم، چرا که ذهن منطقی یا استدلالی فقط با دلیل و منطق سر و کار دارد. بنابراین برای کسب موفقیت ضروری است ذهن استدلالی را متقاعد کنیم که همه چیز در عالم امکان احتمال رخ دادن را دارد.
Adsاما باید بدانیم که چگونه قانون جذب را در زندگی خود بکار ببریم تا در بسیاری از زمینهها موفقیت کسب کنیم. به عنوان مثال موفقیتهای ورزشی، مالی، روابط اجتماعی، تحصیلی و از همه مهمتر کسب فضائل اخلاقی نیکو.
همانطور که پیشتر اشاره شد ما چه قانون جذب را باور داشته باشیم، چه نداشته باشیم، ثانیه به ثانیه در حال جذب موقعیتها، افراد و شرایط به سمت خود هستیم. چه این شرایط مثبت باشند و در جهت خواستههای ما یا منفی باشند و خلاف جهت خواستههای ما.
زمانی که احساسات ما مثبت و متعالی و افکاری خوشبینانه در سر داریم و مطابق با خود واقعیمان هستیم تمام شرایط و موقعیتها که به سمتمان فراخوانده میشود در حقیقت ما را در جهت رساندن به خواسته هایمان یاوری میکنند و باعث میشود مجددا شرایطی برایمان رقم بخورد که احساس بهتری داشته باشیم، گویی که جهان در کف اقبال ماست و بالعکس وقتی مدام حس بدی داریم و در حال غر زدن و شکایت کردن هستیم، با افکار و احساسات خود شرایطی را به سمت خود فرا میخوانیم که باعث میشود حسمان بدتر شود.
پس حال که میدانیم افکار و احساسات ما در خلق خواستههایمان چه قدرتی دارند، عاقلانه است که روی آنها با جدیت کار کنیم، چرا که در صورت داشتن احساسات متعالی، در حقیقت با خالق هستی و اصل وجود خود در ارتباط هستیم و میدانیم که تمام خواستههای ما اعم از سلامتی، ثروت و روابط عالی، در ذات خالق و وجود حقیقی ما که همان روح بیکران ماست وجود دارد. برای داشتن احساسات عالی تکنیکهای بیشماری وجود دارد که باید یاد بگیریم چگونه از آنها استفاده کنیم. بسیاری از ماقع ما درگیر خشم، نا امیدی، ترس و رنجش هستیم، لذا ضروری است که راه تخلیه این هیجانات ناسازگار و تبدیل آنها به احساسات متعالی را تمرین کنیم. در مقالات بعدی در خصوص تکنیکهای برونریزی هیجانات و جذب خواستهها به طور مفصل توضیح خواهیم داد.
Adsبیشتر بخوانید: